نقرس

وبلاگ ناظرتوحيدي ثمرين

دل نوشته هاي ناظر توحیدی ثمرین

به وبلاگ من خوش آمدید . امیدوارم لذت ببرید

:: ردیاب جی پی اس ماشین
:: ارم زوتی z300
:: جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سپیده های سیاه و آدرس mashgezendegi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 165
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1






نقرس

نقرس اين بيماري پولدارها

مي خلد درپاي من چون خارها

رفته رفته درد افزون ميشود

دل از اين نامرد درد خون ميشود

مي جهد درد تا به انگشتان من

مي رسد برلب خدايا جان من

داخل خون اوره بالا رفته است

آتش از اين كوره بالا رفته است

خوردن هرگوشت قرمز يا حبوب

گشت ممنوع تا شوم من خوب خوب

بدترازرنجهاي هجران ديده ام

آنچه ناديديد شما آن ديده ام

قد دنياي خودم غم ديده ام

من به چشم خود جهنم ديده ام

من كه برهرپاي لنگ خنديده ام

بدترازآنان خودم لنگيده ام

دردرونم رد پاي نقرس است

كلشي سين گفتند دواي نقرس است

اين خدايا درد بود ياكه بلا؟

ازچه جانم رانمودي مبتلا؟

باكدام نفرين چنين انداختي

اسب مرگ را تا به پايم تاختي

گفته بودي هرچه خواهم ميدهي

حاليا مرگ را نشانم ميدهي ؟

كو آن لطفي كزان دم ميزدي

من كه ديدم صورتم غم ميزدي

رفتي بالا ازدروديوارمن

رحم نكردي بردل بيمارمن

ماجرايم دوستان بس ديدني است

سرگذشتم اندكي خنديدني است

رفته بود از ياد ربم نام من

زلزله انداخت براندام من

فكر كرد اين بينوا شهزاده است

يا كه خان است وسرش درباده است

خود نمي دانست مگر من كيستم

شاعرم درقيد زر من نيستم

قسطي است ماشين من ازخويش نيست

گمرك است اينجا پل تجريش نيست

قلب من صاف است ونازك چون حرير

درمقام شعرشاهم  برسرير

بامي وافيون چنان بيگانه ام

گه بخوانند دوستان ديوانه ام

ازتملق يا حسد هستم بري

شاعرم درلهجه ي خوب دري

نزد من غيبت رفيقان كم كنند

تاكه رفتم غيبت من هم كنند

راستگويي ؟ جذب رگهاي من است

فكركردم كه بهشت جاي من است

درقبال اين كمالات دوستان

نيست نقرس زاشتباهات دوستان ؟

باخداي خويش كل كل مي كنم

مشكل خودراخودم حل مي كنم

بازمي گردم سردرد بازهم

مي كنم درمثنوي پروازهم

هيچ دردي مثل اين نامرد نيست

پيش اين درد هيچ دردي درد نيست

هرچه بود راضي به مرگم كردورفت

مثل طوفان برگ برگم كرد ورفت

ميشود آغاز با آهستگي

بعد پيدا ميشود دلبستگي

مي كند انگشت شستم را كبود

كورگردد هردو چشم هرحسود

دوستي دردو پا پيوسته شد

عقدشان درآسمانها بسته شد

خواب ديدم يك نفر درميزند

كيست گفتم نيمه شب سر ميزند

يك صدا گفت نقرس است دروامكن

ديو زشت خفته را برپا مكن

صبح شد ديدم كه لنگ است پاي من

آسمانها رفته برمن واي من

رفت نقرس ازدوباره بازگشت

داستان زندگي آغازگشت

ريخت برهم وضع گلبولهاي من

واي و واي گفتند سلولهاي من

پشت كفشم بازهم خوابيده شد

آن همه سعي وتلاش ماليده شد

گربه رقصيد باسگ هم آوازشد

درب جانم روي نقرس بازشد

حال به نان وماهي عادت كرده ام

حرف دكتر را رعايت كرده ام

برگ را مي بينم افسوس ميخورم

نان خالي نورفانوس مي خورم

تا بخواهيد مرغ وماهي خورده ام

گاهي اوقات نان وشاهي خورده ام

گوشت قرمز ديده زود زل ميزنم

گوييا برزلف يار گل ميزنم

روي كاغذ عكس يك خوان ميكشم

چند كباب با تكه اي نان ميكشم

الغرض در آتش حسرت شدم

من دچارگونه اي وحشت شدم

گه به جاي كوفته املت ميخورم

گه كوكو من جاي كتلت مي خورم

برعزيزان جند سفارش ميكنم

پندهايم را نگارش ميكنم

گوشت قرمز خوردن ازديوانگيست

باسلامت نسبتش بيگانگيست

پرخوري باشد بلاي جانتان

پرنمك هرگز نگردد نانتان

ديگر آنكه درد نقرس يك  بلاست

غفلت ازاين درد آري يك خطاست

پيش گيري بهترازدرمان بود

كوته انديش غرق درحرمان بود

بايد ازبرخي غذا امساك كرد

تاكه پشت درد را برخاك كرد

عامل خيلي مرضها خوردن است

گوشت خوردن اندك اندك مردن است

دورازاين امراض بادا جانتان

پربود ازآب وآتش جامتان

 

شعر از: ناظرتوحيدي ثمرين



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نوشته شده توسط ناظر توحیدی ثمرین در 9 / 1 / 1392

مطالب پیشین


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by mashgezendegi