صورتم گم شده است
ولی افسوس
هنوز
من نقابم پیداست
سرعت گردش سیاره همانست که بود
جهت رود به سمت دریاست
آسمان قصد ندارد که غزل پوش شود
گفته اند برگوشم
نوک یک عقربه ای حرف خواهد زد بامن
اشک خواهم شد شور
وازچشم خدا
خواهم افتاد به خاک
ونفوذخواهم کرد
مثل خون دررگ دشت
مثل یک عاشق سرسخت وسمج
سرپرحادثه ام را به سنگ خواهم زد
وزمین راکه هنوز چرکین است
خواهم شست
شعر از: ناظرتوحیدی ثمرین
نظرات شما عزیزان: